اندیشکده معرفت

مرکز شناخت، مشاوره و بررسی اطلاعات روز

اندیشکده معرفت

مرکز شناخت، مشاوره و بررسی اطلاعات روز

سلام خوش آمدید

اقتصاد فرهنگ، اصلا داریم ؟

جمعه, ۱۵ دی ۱۳۹۱، ۰۳:۱۰ ب.ظ

نوشته : سعید رهنما

اقتصاد فرهنگ

باید بدانیم به صورت واقعی آیا عوامل فرهنگی می تواند تاثیری بر عملکرد اقتصاد داشته باشد. آیا مطالعاتی در این زمینه صورت گرفته است و به واقع آیا جهت این مطالعات نمی خواسته به زور فاکتوری مانند فرهنگ را به خورد اقتصاد بدهد. دوستان اهل فن می دانند که این روزها علوم را به زور و با نظریه های کت و کلفت به اثبات می رسانند. قصد داریم در این جا بدون هیچ جانب داری خاصی به کالبد شکافی این موضوع بپردازیم :

 

در سال های گذشته توجه محققان به سایر متغیرهایی که می تواند رشد اقتصادی را پیش بینی و توضیح دهد، جلب شده است. در این بین افرادی به مانند مارتین و بارو تلاش کردند فاکتورهای بسیاری از جنبه های فرهنگی، منطقه ای و ... را بررسی کرده و از الزام به کارگیری آنان دفاع کنند. همچنین جونز و هال و همکاران مقاله ای بحث برانگیز نگاشتند که زیر ساخت های اجتماعی را باید به عنوان یک عامل حیاتی در تفاوت نرخ رشد اقتصادی معرفی کرد. مدل بیزی نیز مدل دیگری است که تلاش دارد متغیرهای غیراقتصادی بیشتری را در تعیین نرخ رشد منطقه ای و جهانی اعمال کند. توضیح آن که به نظرم بالا رفتن رقابت بین کشورها باعث شده تا محققان برای ارائه آمار دقیق تر دست به دامان عوامل دیگری شده و بتوانند مقایسه های بهتری انجام دهند که به شخصه با آن مخالفم. دلیل مخالفتم هم خیلی واضح است، تعریف فرهنگ، مذهب و عوامل مرتبط با آن برای جوامع مختلف بسیار متفاوت است. اگر فاحشه گی نشانی از آزادی است و توجیه کننده یک اقتصاد مترقی! باید روی اقتصاد خطی قرمز کشید و شاید بهتر باشد کمی از کلمات آن را با پاک کن پاک کنیم و آن را افتضاح بنامیم.

کوچک تر ها هم می دانند تعریف حقوق بشر خیلی مورد دارد و رسانه ها در این زمینه نقشی پر رنگ دارند و سکوت و حذف خبری بیداد می کند. بگذریم. می خواهم کمی هم علمی تر بحث کنیم.

در زیر چند دلیل می آورم که توجه شما را بیشتر به این موضوع جلب کنم و در نهایت تصمیم گیری را به شما واگذار می کنم.

موضوع ا :

نگاهی جامع که به مفهوم این مقالات می اندازی، تلاش دارند بیشتر در مورد تاثیر متغیر برون زا فرهنگ و توضیح رگرسیونی بر آن صحبت کنند که نقش مهمی بر عملکرد اقتصاد خواهد داشت. (البته این موضوع گاهی، بسیار در ایران قابل لمس است، آن جا که نوجوان و جوان و پیر در صف دلار و سکه می ایستند - فرهنگ و اخلاق را زیرپایشان گذاشته اند). متغیرهای فرهنگی و شاید اجتماعی را نمی توان قابل اتکا دانست. اما در بعضی جوامع تاثیر ویژگی های فرهنگی بر رفتار اقتصادی انکار ناپذیر است. همانند مثالی که زدم نمی توان فرهنگ را تاثیرگذار بر سیاست گذاری اقتصادی دانست. بیشتر می توان آن را عاملی وحشتناک در پایین آوردن بهره وری اقتصاد ذکر کرد. به طور مثال ما راجع به ساختمان ژن ها چیزهایی فهمیده ایم و می توانیم حدس بزنیم که آن ها می توانند بر بیماری ها تاثیرگذار باشند ولی حق نداریم هیچ ژن خاصی را به یک بیماری مربوط کنیم. چون خوب فهمیده ایم که رفتار ژن ها و همین طور انسان ها بسیار مختلف است و نمی توان یک ژن خاص را به طور دقیق عامل بیماری خاصی نامید. این می تواند در مورد فرهنگ هم قابل استناد باشد، چون در علوم پزشکی آزمایش ها دقیق تر هستند و نتایج قابل اتکا تر.

موضوع 2 :

اگر مثالی در مورد علوم پزشکی می زنم، به خاطر ملموس بودن آن با بحث مورد نظر ما است. این گونه که همان طور که انسان ها خصوصیات ژنتیکی مختلفی دارند که معمولا آن را به ارث می برند، در مورد فرهنگ هم می توان همین را گفت، یعنی فرهنگ هم در مورد انسان ها متفاوت است، اما پایه های آن را از خانواده ها و ریشه های خود به ارث برده ایم. پس دست کاری فرهنگی را می توان امری بسیار مشکل تلقی کرد. کاملا با این موضوع موافق هستید. فرهنگ خودش را بازتولید می کند و این نهادهای فرهنگی هستند که در برابر تغییرات محیطی می ایستند. تصمیم سازان معتقدند که باید در زمینه اقتصاد، فرهنگ سازی کرد تا مردم به آنی حمله به بازار نکنند و سکه و دلار و برنج و کالاهای اساسی دستخوش تغییر شود. سیاست و فرهنگ و اقتصاد شاید به صورت ملموس با هم در ارتباط هستند ولی نمی توان و نباید صبر کرد تا یکی دستخوش تغییر شده و سپس بقیه را با آن هم سو کرد و همیشه ما تلاش داریم کم کاری ها و نادانی های خود را به گردن فرهنگ بیاندازیم. پس از فکر اینکه روزی فرهنگ ما دستخوش تغییر شده و بتوانیم اقتصادی پویا و صنعتی توسعه یافته پیدا کنیم ، خیالی خوش است و نباید سیاست گذاری را متوقف کرد و برای عملکرد ضعیف اقتصادی پشت فرهنگ و صف های سکه و ارز قایم شد، که فقط می دانیم با یک پلیس بازی می توان مردم را با فرهنگ کرد!!

موضوع 3 :

اساسا هیچ شخص ، نهاد و یا فردی را نمی توان نام برد که در زمینه تغییرات فرهنگی اجتماعی کاری کرده باشد. شاید آن هم شاید ملموس ترین آن را بتوان راهنمایی رانندگی نام برد که توانست اندکی بر فرهنگ رانندگی تاثیر بگذارد. که آن هم در کوچه های خلوت تر از آن خبری نیست. ( منتقدان فرهنگی ته حرف شان این است که ما قومیت های مختلف داریم. کوچ کردن مردم از روستا ها به شهرها فرهنگ را دگرگون کرده است. روحیه کار تیمی نداریم و ... ) واقعا تاسف بار است که کسانی را نداریم تا با جرات و اقتدار و ایمان خواهان تغییر فرهنگ و روحیه مردمی باشند. تازه آن وقت می خواهیم کسی را پیدا کنیم که بتواند تاثیر فرهنگ بر تدوین برنامه های اقتصادی را کالبدشکافی کند و برای آن برنامه بریزد. ما عادت کرده ایم بعد از اجرای برنامه و خواندن تجارب دیگر کشورها دهان به نقد باز کنیم. بگذارید مثال دیگری بزنم تا وضعیت تصمیم سازی کشور را شفاف تر کنم. فرض کنید عده ای رفته اند و به زحمت دانش محدودی در زمینه پزشکی کسب کرده اند و می توانند برخی بیماری ها را درمان کنند. می دانیم که این نسخه همه بیماری ها را در همه بیماران درمان نمی کند(همان گونه که قبل تر اثبات کردیم). حالا عده ای کنار نشسته اند و مرتب این جمله را تکرار می کنند که "درمان باید متناسب با ویژگی بیمار باشد" و هر بار که نتیجه درمان مثبت نباشد صدایشان بلند می شود که دیدید گفتیم که "هر درمانی برای هر بیماری جواب نمی دهد" بی آن که خودشان قادر باشند کمکی به این پزشکان بکنند و وقتی یک بیمار را جلویشان گذاشتیم با دقت قابل قبولی بگویند که آیا این بیماری هست که این درمان رویش جواب بدهد یا نه. در واقع تخصص این افراد بیش تر در این حد است که بدانند "کلا" هر درمانی برای هر بیماری جواب نمی دهد. این را شاید بتوان بزرگترین مشکل فرهنگی مان نام برد. و ضعف تصمیم سازی و تصمیم گیری ها مان.

در نهایت تصمیم با شما است. که به نظرتان اصلا اقتصاد فرهنگی داریم یا نه و آیا باید برای توسعه صنعتی و برنامه ریزی اقتصادی، برای اصلاح فرهنگ مردم صبر کرد و اول باید کنار نشست و گفت که آقا نمی شود برنامه ریزی کرد تا وضع مردم این گونه است و اگر کسی هم مخالفت کند و بگوید می شود و دست به کار بشود : ما بیرون گود نشسته ایم و به آنی که اشتباهی سر زد می گوییم : دیدی دیدی گفتم نمی شود لنگش کرد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
اندیشکده معرفت

اندیشکده معرفت مرکزی تحقیقاتی جهت مشاوره و بررسی اطلاعات روز می باشد. فعالیت های اندیشکده معرفت انجام مطالعات سفارشی، پژوهش های بین رشته ای، مطالعات استراتژیک، تدوین برنامه، آینده پژوهی، برگزاری دوره های آموزشی، مشاوره اقتصادی و ... می باشد.