اندیشکده معرفت

مرکز شناخت، مشاوره و بررسی اطلاعات روز

اندیشکده معرفت

مرکز شناخت، مشاوره و بررسی اطلاعات روز

سلام خوش آمدید

حماسه اقتصادی آیا ممکن است ؟

جمعه, ۲ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۴۴ ق.ظ
جهاد اقتصادی
 
سعید رهنما
این روزها از من می پرسند آیا حماسه اقتصادی ممکن است؟ بعضی ها دوباره به خود می آیند و می گویند مگر می شود آقا اشتباه کند. جسورانه بگویم هر کسی می تواند اشتباه کند، اما برای قوت قلب باید سعی کنی، کسی که گوینده موضوع است را خوب تر بشناسی. شک ندارم هیچ کس، حتی ذره ای شک ندارد که آقا در مسایل سیاسی و تحلیل ها و حتی نصیحت ها بسیار باذکاوت و هوشمندانه عمل می کنند. جدای از همه این حرف ها تلاش دارم تا از زاویه ای بهتر شما را با شرایط تحقق حماسه اقتصادی آشنا کنم.
 
چرا سال 92 را سال حماسه اقتصادی هم نامیدند؟
 پیش تر جهاد اقتصادی را پشت سر گذاشتیم، و خیلی ها از کم کاری ها و بی توجهی ها نالیدند. افتخار داشتم تا این چند سال را در یک گروه صنعتی بزرگ سپری کنم و از برنامه ریزی تا مشاوره در سطح کلان با این دوستان همراه بودم. به عینه دیدم که همه مدیران با تلاشی سخت و طاقت فرسا در حال حرکت جهت خودکفایی هستند. شاید مردم عادی و یا خیلی از بالاتری ها چیزی نبینند و نشنوند، ولی خیلی ها با قدرت و کوششی مستدام پا به عرصه تلاش و جهاد گذاشتند و  بدنبال هیچ اجر و قربتی نیز نبودند. در علوم استراتژیک اگر درختی مثل جهاد با طرحی خردمندانه و روحیه‌ای دلیرانه آبیاری شود، میوه‌ی آن خلق یک حماسه است؛ اگر چه هم چون بدر ظاهرش پیروزی باشد و یا هم چون کربلا در ظاهر شکست. باید بدانیم زمین بازی در این چنین جهادی به جنگ نظامی نیز محدود نیست. از تاریخ برایت  مثالی ملموس می زنم، آنجا که می‌توان از یک قرارداد استعماری، حماسه‌ای هم چون تحریم تنباکو را آفرید که نمونه‌ای از جهادی خردمندانه در اقتصاد بود و تا سال‌ها خاطر دشمنان را پریشان و مخدوش ساخت. هرچند امروز هدف جهاد ما بسی فراتر رفته است و دیگر در کاهش وابستگی به محصولات خارجی و ... خلاصه نمی‌شود و تحریم ها هم به صورت کاملا محسوس کمر ملت را شکسته است. اما تمایزی که می‌تواند جهاد اقتصادی امروز ملت ایران را به یک تجربه‌ی تاریخی نو و یک سرمشق تبدیل کند، وجه سازنده آن است؛ یعنی این‌که نشان دهیم می‌توان با حصر اقتصادی نیز نه تنها برپا ایستاد بلکه به پیشرفت و عدالت نزدیک شد.
 
پس می توان گفت حماسه‌ اقتصادی تأکیدی است برای به بار نشستن جهاد اقتصادی. مدیریت حماسه‌ی جدید اقتصادی بسیار پیچیده‌تر از نمونه‌ای است که مثال زدم (تحریم تنباکو) است. چون همه انتظار دارند که امروز جهاد، در عملکرد سیستم تجلی یابد. معتقدم این جهاد با توجه به چند موضوع که دوتای آن ها از همه واجب تر است باید تکمیل گردد:
اول برنامه و
دوم اخلاق
برنامه‌ خردمندانه برای جهاد و روحیه و اخلاق متناسب با جهاد اقتصادی.
هر یک از این دو موضوع بدون دیگری ناقص است و اهالی نبـرد غیر از امکانات جهاد نیازمند روحیه‌ی مؤمنانه و غیورانه و امید هستند. این‌گونه است که قرآن مجید تردید و بیم اقتصادی را از دل اهل ایمان می‌زداید و نوید می‌دهد که :
 
اگر از کساد تجارت و فشار اقتصادی ناشی از منع ورود مشرکان بیمناک هستید در آینده خداوند شما را از فضل خویش بی‌نیاز خواهد کرد.
 
اما هر یک از دو موضوع فوق نیازمند ابزاری برای اجرایی شدن دارند. 
ابزار موضوع اول: سیاست‌گذارانی (در مجلس و دولت) که با برنامه‌ی خردمندانه‌ای و خودباوری، مجاهدت اقتصادی را در دستور کار بگذارند به نحوی که نتیجه‌ی آن بهبود ساختارهای اقتصاد ایران برای تسهیل حرکت گروه‌های مختلف جامعه در مسیر جهاد اقتصادی باشد، نه آن‌ که راه برای نیروهای غیرمولد، هموار و برای نیروهای مولد، دشوار باشد.
ابزار موضوع دوم: مردمانی (اعم از تولیدکنندگان، سرمایه‌گذاران، بازرگانان و مصرف‌کنندگان) که با بینش و انگیزه‌ی مجاهدت و روحیه‌ی جمعی دست به انتخاب‌های اقتصادی بزنند به نحوی که ثمره‌ی این تحول رفتارها، کمک به جبهه‌ی حق باشد.
 
 
می‌توان بر مبنای دو موضوع برنامه و اخلاق، فهرستی از آسیب‌های جهاد اقتصادی در کشور را بیان کرد. سیاست‌هایی که نسبتی با جهاد اقتصادی ندارند یا اخلاقیاتی که موجب رفتارهای ضد جهادی می‌شوند نمونه‌هایی از این آسیب‌ها هستند. اما مهم‌تر از همه‌ی این موارد، عدم اتکاء و محوریت سرمایه‌های انسانی مناسب با جهاد اقتصادی است. طی دوره‌های گذشته، اقتصاد ما در یکی از دو موضوع جهاد اقتصادی دچار کاستی بوده است:
 
  1. یا اساساً به حرکت مجاهدانه در عرصه‌ی اقتصاد اعتقاد نداشتند و الگوهای مادی، فردگرا و سودمدار را گره‌گشا می‌شمردند و با اتکاء به الگوهای غربی و شرقی در تدبیر امور به دنبال سامان دادن مشکلات جامعه‌ی ایرانی بودند. مانند جریان تکنوکراتی که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اول فروردین امسال بدان‌ها اشاره کردند و اساساً جرأت تصور مدل «اقتصاد ایران بدون صادرات نفت خام» را نداشتند.
  2. یا مجاهدت اقتصادی و روحیه‌ی مقاومت را می‌پذیرفتند اما «برنامه‌ی خردمندانه و سیستماتیکی» برای تحقق آن نداشتند و به ناچار در عمل همان شیوه‌هایی را در پیش می‌گرفتند که به تضعیف مقاومت اقتصادی ختم می‌شد. مانند دوره‌ای که علی‌رغم ایستادگی سیاسی در برابر زیاده‌خواهان بین‌المللی، در عمل وابستگی اقتصاد ایران به واردات خارجی افزایش یافت یا علی‌رغم احیای شعار مبارزه با فساد، روش‌های متناسب و سیستمی برای کاهش فساد اتخاذ نگردید که موجبات ابراز نارضایتی رهبر انقلاب را نیز به دنبال داشت.
به نظر می‌رسد که این نقصان در نظام تصمیم‌سازی کشور، نشأت‌گرفته از کاستی‌های «نهاد پرورش تصمیم‌سازان» است. در دهه‌های اخیر تصمیم‌سازان دستگاه‌ها و قوای کشور بیشتر محصول دانشگاه و گروهی نیز محصول حوزه‌اند. در نتیجه اگر خروجی دانشگاه و حوزه‌ی ما همیشه به یکی از دو ضعف فوق دچار باشند، نظام تصمیم‌سازی و بلکه تصمیم‌گیری کشور نیز از این کاستی در امان نخواهد ماند. اگر این خروجی‌ها به الگوی اسلامی و بومی در اقتصاد، حقوق، سیاست، فرهنگ و مدیریت اعتقاد نداشته باشند و یا روش‌های خردمندانه و سیستماتیک برای پیشبرد این اهداف را شناسایی و طراحی نکنند، نخواهند توانست خادمان خوبی برای بارگاه جهاد اقتصادی باشند. اینجاست که بحث جنبش نرم‌افزاری و تحول در علوم انسانی نیز با مسأله‌ی جهاد اقتصادی در یک افق قرار می‌گیرد.
 
بنابراین در کنار توجه به کاستی‌های برنامه و روحیه در مسیر حماسه‌ اقتصادی، باید پیش‌تر از آن به دنبال تربیت و محورساختن نخبگانی بود که هم به کارآمدی و تحقق عینی الگوی جهاد اقتصادی معتقد باشند و هم برای این الگو از روش‌های خردمندانه و نگرش‌های سیستمی بهره ببرند. در این نقطه، تحقق حماسه‌ اقتصادی در ایران به مظهر حماسه‌ سیاسی (یعنی انتخابات) نیز گره می‌خورد. به این معنا که نتیجه‌ی انتخابات می‌تواند به شدت بر سرمایه‌ی انسانی دست‌اندرکار برای جهاد اقتصادی تأثیر مثبت یا خدای ناکرده منفی بگذارد. زیرا چنان‌که گفتیم یک رکن تحقق حماسه، طراحی و برنامه‌ریزی و تغییر ساختارهاست به نحوی که راه را برای جهادگران اقتصاد و اهالی تولید تسهیل کند و انگیزه‌های غیرمولد، سوداگر و فسادآلود را به حاشیه راند. اگر نیروهای مولد، خلاق، تلاشگر، آرمان گرا و دانش‌پایه به عنوان افاضل ملت مقدم داشته و صدرنشین شوند، آن‌گاه متناظر آن‌ها، تولید و نوآوری و کار و آرمانگرایی و علم، ارزش خواهند شد و با زنده شدن استعدادهای تولیدی کشور، امکان قطع وابستگی سنتی به درآمدهای نفت فراهم خواهد آمد. زیرا تولید ملی و مالیات از تولید و مصرف خواهد توانست بخش زیادی از مخارج دولت‌ها را به شرط اصلاح نظام هزینه‌های دولتی تأمین نماید.
 
روشن است که اگر وابستگی حیاتی به بیرون‌ وجود نداشته باشد، ابزار تهدید و إعمال فشار از دست دشمنان گرفته خواهد شد و ملتی که دست احتیاجش دراز نیست، دلیلی برای امتیاز دادن و عقب نشستن ندارد. به تعبیر مولایم امیرمؤمنان علی علیه‌السلام * اگر نیازمند کسی بودی، زیردست و اسیر او هستی، ولی چنان که بی‌نیاز شدی، هم‌ رتبه و به مانند او خواهی شد * و در این قطع وابستگی‌ها است که امکان طرف شدن شانه به شانه با دولت‌های غربی و شرقی فراهم می‌آید و این بزرگترین هدیه‌ی یک اقتصاد مقاوم به سیاست خارجی کشور است.
خوشحالم که امروز که به کارنامه خود نگاه می کنم سرفرازم زیرا هم در سایه تلاش برای تولید و اقتدار کشور تلاشی وصف برانگیز نموده ام و هم یکسال از تاسیس اندیشکده معرفت می گذرد و تلاش جهت مشاوره و کمک و تصمیم سازی را آغاز نموده ام. این را از آن جهت گفتم تا باور کنید مصداق رطب خورده منع رطب چون کند در موردم صادق نیست. پروردگار یکتا را هزاران شکر ....
 
سال نو و سالگرد تاسیس اندیشکده معرفت مبارک باد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
اندیشکده معرفت

اندیشکده معرفت مرکزی تحقیقاتی جهت مشاوره و بررسی اطلاعات روز می باشد. فعالیت های اندیشکده معرفت انجام مطالعات سفارشی، پژوهش های بین رشته ای، مطالعات استراتژیک، تدوین برنامه، آینده پژوهی، برگزاری دوره های آموزشی، مشاوره اقتصادی و ... می باشد.